هرمزگان ما

هرمزگان ما

هرمزگان و هرمزگانی
هرمزگان ما

هرمزگان ما

هرمزگان و هرمزگانی

حرکت به سوی تغییر

"خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد،مگر آنکه خودشان بخواهند.آیه ای که من به آن اعتقاد کامل دارم.اگر ما هرمزگانیها خواهان پیشرفت خود و استانمان هستیم،باید عزم خودمان را برای دستیابی به آن جزم کنیم.باید خودمان در راه خارج شدن از جمعیت محروم اسمی به سمت جامعه پیشرفته حرکت کنیم.اگر میخواهیم شایسته ترین پست های اداری و اجرایی برای جامعه  بومی شایسته باشد،باید اهمیت این مساله برای خودمان را،علنی کنیم.بعنوان مثال حمایت مردمی در مورد انتخاب استاندار بومی نمونه ی درخشان و امیدبخشی در زمینه  علنی کردن بود.زیرا به صاحبان قدرت فهماند که بومی گرایی برایمان ارزشمند است.
گاندی چه زیبا میگوید که "هر تغییری را که  میخواهید در اطرافتان مشاهده کنید،ابتدا آن تغییر را در خودتان ایجاد  کنید".اگر بندِری با سطح سواد بالا میخواهیم،ابتدا باید خودمان به دنبال علم و دانش باشیم.اگر بندِری پیشرفته می خواهیم،پیشرفت باید از خود و زندگی خودمان شروع کنیم.موضوعی که من را رنج میدهد دیدن افرادیست که اوج ایده آلیسم آنها دیپلم،پایان خدمت و ازدواج است.مساله ای که به نظر من ریشه در ترس دارد،ترسی که ناشی از عدم اعتماد به نفس است.عدم اعتماد به نفسی که خود نتیجه ی القای کلمه ی محروم به هرمزگانی ها است.کلمه ای که از کنار آن جمله ای همچون ((نبود نیروی بومی تحصیل کرده)) می روید.جمله ای که به عنوان دلیل انتصاب مدیر غیر بومی در استان بیان می شود.



امیدوارم که از صحبت های قبلم دشمنی با جمعیت غیر بومی را استنباط نکنید.من مخالف عقاید بوجود آورنده تبعیض هستم.همه ی ما انسان هستیم و باید زندگی و رقابت کردن با دیگر افراد جامعه را بیاموزیم.بومی یا غیر بومی بودن ملاک برتری نیست.برتری به عمل و اثبات شایستگی است.هدف این است که نیروی بومی آنقدر پیشرفت کند که با ملاک لیاقت و برتری جایگزین نیروی غیر بومی در چرخه ی کاری و اداری شود.فکر می کنم شما هم با من هم عقیده باشید که هیچ مدیر و صاحب نظری به اندازه ی یک مدیر بومی دلش برای پیشرفت و آبادانی جامعه هرمزگان نمیسوزد.به این دلیل که خودش درد و رنج هرمزگان را با جان و دل لمس کرده است.

اگر میخواهیم بلایی که بر سر پالایشگاه و اسکله شهید رجایی آمد،بر ارگان و منبع درآمد دیگری از استان نازل نشود،باید حمایت از نیروی بومی و کسب شایستگی برای به دست آوردن حق خود را از همین حالا شروع کنیم.چرا اسکله و پالایشگاه که از بزرگترین منابع شغلی و مالی استان هستند،با مدیران غیر بومی محل جولان نیروی کار از شهرهای خارج استان باشد.در حالیکه نیروی تحصیلکرده بومی به دنبال پارتی برای استخدام در ارگانی دولتی است.آیا استفاده از درآمد و فرصت شغلی مراکز بزرگ صنعتی استان،حق مردم بومی استان نیست؟مگر به هرمزگان از منابع دیگر استان ها سهمی می رسد،که ما در استانمان به آنها فرصت میدهیم؟حق را به کسی تقدیم نمیکنند،بلکه هر که خواهان حق است،خود باید آنرا طلب کند.لحظه ای فکر کنید اگر مدیران این مراکز بومی بودند،آیا باز هم نسبت نیروهای بومی و غیر بومی همینگونه بود؟شاید شما یکی از مدیران بومی آینده هرمزگان باشید.پس حرکت بسوی پیشرفت را فراموش نکنید.
مساله ناراحت کننده این است که در حالیکه خودمان میتوانیم از همین منابع بهره برداری کنیم،فقط اسم منابع برای هرمزگان می آید و سود به جیب غیر هرمزگان می رود.باید این معادله را بر هم زد،باید ... .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد